بلاگ

بازی کردن و گذر زمان

چرا وقتی بازی می‌کنیم، زمان گم می‌شود؟

تحلیلی بر درک گذر زمان در بازی‌ها

مقدمه
در زندگی روزمره، زمان همیشه مفهومی ثابت و بی‌رحم است؛ ساعت‌ها می‌گذرند، کارها عقب می‌افتند و روزها یکی پس از دیگری تکرار می‌شوند. اما کافی است وارد یک بازی موبایل فکری یا ماجرایی شوید تا زمان ناگهان رفتار دیگری از خود نشان دهد.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد: می‌خواهید فقط ده دقیقه بازی کنید، اما وقتی سر بلند می‌کنید، یک ساعت گذشته!
چرا این اتفاق می‌افتد؟ چه چیزی در دنیای بازی‌ها باعث می‌شود ذهن ما زمان را فراموش کند؟

در این مقاله تحلیلی، به بررسی پدیده‌ی درک گذر زمان در بازی‌ها می‌پردازیم. خواه در حال تجربه‌ی یک بازی فکری موبایل ایرانی باشید یا مشغول ماجراجویی در یک بازی اندروید یا iOS، این مقاله کمک می‌کند بفهمید چه چیزی باعث می‌شود “زمان” درون بازی‌ها رفتار متفاوتی داشته باشد.

۱. مغز ما و مفهوم «غرق شدن»

روان‌شناسان پدیده‌ای به نام Flow یا «غرق شدن» را معرفی کرده‌اند؛ حالتی که ذهن کاملاً در فعالیتی غوطه‌ور می‌شود و حس زمان، مکان و حتی خستگی را از دست می‌دهد.
وقتی در حال بازی هستیم و چالشی مناسب — نه خیلی آسان و نه خیلی سخت — پیش روی ما قرار دارد، ذهن وارد این وضعیت می‌شود.
در این حالت، ترشح دوپامین و سروتونین افزایش می‌یابد و مغز دیگر تمایلی به ترک فعالیت ندارد.

به همین دلیل است که بازیکنان در بازی‌های فکری موبایل یا بازی‌هایی مثل پرونده‌های معمایی دایموندگیمز، ساعت‌ها مشغول حل کردن معما می‌شوند بدون آنکه احساس خستگی کنند.

۲. طراحی هدفمند زمان در بازی‌ها

بسیاری از بازی‌ها به‌طور آگاهانه با زمان بازی می‌کنند.
در طراحی بازی، «زمان» نه فقط به عنوان یک محدودیت، بلکه به عنوان یک ابزار طراحی تجربه در نظر گرفته می‌شود.
مثلاً در یک بازی فکری، محدودیت زمانی باعث افزایش هیجان و تمرکز می‌شود. در یک بازی ماجرایی، طولانی بودن مرحله باعث شکل‌گیری حس روایت‌محور و آرامش ذهنی می‌شود.

در بازی‌های ایرانی مثل دایموندگیمز، زمان در قالب رکورد و امتیاز نیز وارد تجربه‌ی بازیکن می‌شود. بازیکن می‌داند که ثبت رکورد او تنها در اولین تجربه ممکن است؛ پس ذهنش کاملاً درگیر می‌شود تا بهترین عملکرد را داشته باشد — و درست همین‌جاست که «حس گذر زمان» گم می‌شود.

۳. زمان در دنیای بازی، واقعی نیست

در واقع، هر بازی یک جهان زمانی مخصوص به خود دارد.
در بازی‌های اکشن، هر ثانیه می‌تواند مرگ و زندگی باشد.
در بازی‌های معمایی، ممکن است یک دقیقه بازی معادل ده دقیقه تفکر واقعی باشد.
در بازی‌های داستانی یا پازلی مثل «پرونده آنلاین»، زمان خطی نیست؛ ممکن است با بررسی مدارک و شواهد، از آینده به گذشته سفر کنید.

مغز انسان نمی‌تواند به‌طور همزمان با دو جریان زمانی کار کند؛ بنابراین، زمان واقعی را کنار می‌گذارد و خودش را با «منطق زمانی بازی» هماهنگ می‌کند.

۴. نقش موسیقی و نور در تحریف زمان

یکی از کم‌توجه‌ترین اما تأثیرگذارترین عوامل در بازی‌ها، صدا و نورپردازی است.
در یک بازی فکری یا معمایی، ریتم آرام و یکنواخت موسیقی باعث تمرکز و تداوم تجربه می‌شود. در مقابل، در بازی‌های اکشن موبایلی، صدای سریع و ضرباهنگ بالا باعث می‌شود زمان برای بازیکن کندتر حس شود، چون ذهن در وضعیت آماده‌باش دائمی قرار دارد.

نور و رنگ نیز چنین تأثیری دارند؛ فضاهای تاریک، زمان را طولانی‌تر حس می‌کنند چون نیاز به دقت بیشتری دارند. درحالی‌که محیط‌های روشن و مینیمال مثل برخی بازی‌های اندروید ایرانی سبک مینیمال، باعث تجربه‌ای روان‌تر و سریع‌تر از زمان می‌شوند.

۵. چرا در بازی‌های موبایل، زمان بیشتر گم می‌شود؟

بازی‌های موبایل ویژگی خاصی دارند: دسترس‌پذیری لحظه‌ای.
بازیکن در هر موقعیتی — در مترو، تخت‌خواب یا محل کار — می‌تواند بازی را باز کند.
این در دسترس بودن مداوم باعث می‌شود مغز درگیر چرخه‌ای تکرارشونده از پاداش کوتاه‌مدت شود: هر مرحله، هر معما، هر پیروزی کوچک.

این پاداش‌های لحظه‌ای (Micro Rewards) همان چیزی‌اند که در طراحی بازی به آن سیستم تقویت متوالی می‌گویند. در واقع، بازی‌های موبایل به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که با هر موفقیت جزئی، ذهن را تشویق به ادامه کنند. نتیجه؟
ذهن، زمان را کنار می‌گذارد تا به پاداش بعدی برسد.

۶. زمان، دشمن یا دوست بازی‌ساز؟

از دید طراحان بازی، زمان یکی از مهم‌ترین عناصر تجربه است.
برخی بازی‌ها عمداً زمان را دشمن بازیکن می‌سازند (مثل بازی‌هایی با شمارش معکوس یا محدودیت دقیقه‌ای)، درحالی‌که برخی دیگر زمان را به‌عنوان بخشی از روایت معرفی می‌کنند.
مثلاً در بازی‌های پرونده آنلاین دایموندگیمز، زمان نه فقط برای رکورد بلکه برای فضاسازی هم اهمیت دارد؛ هر ثانیه‌ای که می‌گذرد، صدایی، نوری یا اتفاقی جدید رخ می‌دهد تا ذهن بازیکن حس «در حال گذر بودن» را تجربه کند.

۷.درک گذر زمان در بازی‌های فکری ایرانی

در بازی‌های فکری موبایل ایرانی — مخصوصاً آن‌هایی که جنبه‌ی داستانی یا کارآگاهی دارند — زمان معمولاً با حس پیشرفت پیوند خورده است.
بازیکن با هر حل معما احساس می‌کند در داستان جلوتر می‌رود.
این حرکت رو‌به‌جلو در ذهن، معادل «گذشت زمان» در واقعیت است؛ اما چون در بازی همه چیز در کنترل بازیکن است، حس می‌کند بر زمان مسلط است.
این تسلط خیالی همان چیزی است که باعث می‌شود زمان واقعی فراموش شود.

۸. چرا زمان در بازی‌های فکری کندتر حس می‌شود؟

اگر تجربه‌ی بازی‌های فکری موبایل را داشته باشید، شاید متوجه شده باشید که زمان در آن‌ها «کش می‌آید».
دلیلش ساده است: ذهن درگیر پردازش اطلاعات پیچیده است.
در هر معما، مغز باید الگوها را بشکند، فرضیه بسازد، ترکیب کند و نتیجه بگیرد. این فرآیند باعث افزایش تمرکز و کند شدن حس گذر زمان می‌شود.

در مقابل، در بازی‌های سریع و اکشن، ذهن فرصت تحلیل ندارد، بنابراین زمان به‌سرعت می‌گذرد.

۹. بازی‌هایی که زمان را روایت می‌کنند

برخی از بازی‌ها زمان را نه‌فقط به‌عنوان محدودیت، بلکه به‌عنوان موضوع اصلی داستان مطرح می‌کنند.
برای مثال، بازی‌هایی که در آن‌ها باید گذشته را بازسازی کنید یا از آینده جلوگیری کنید، ذهن را وادار می‌کنند با چند لایه زمانی به‌طور همزمان کار کند.
در دایموندگیمز نیز برخی پرونده‌ها چنین ساختاری دارند؛ جایی که بازیکن در نقش کارآگاه باید با کنار هم گذاشتن شواهد از گذشته و حال، حقیقت را کشف کند.

۱۰. جمع‌بندی: زمان در بازی‌ها، آینه‌ی ذهن بازیکن

در نهایت، می‌توان گفت که زمان در بازی‌ها مفهومی انعطاف‌پذیر است.
ما در بازی‌ها زمان را احساس می‌کنیم، نه محاسبه.
و همین احساس است که تجربه‌ی بازی را زنده نگه می‌دارد.

بازی، واقعیتی ساختگی است که در آن زمان، دیگر دشمن انسان نیست، بلکه بخشی از ماجراجویی اوست.
چه در یک بازی اندروید ایرانی باشید، چه در یک بازی iOS داستانی، یا حتی در یک بازی فکری موبایل ساده، در لحظه‌ای خاص خواهید دید که ساعت‌ها گذشته — اما ذهنتان هنوز در همان نقطه‌ی آغاز ایستاده است.

 پیشنهاد برای مطالعه بیشتر:


 • «روانشناسی بازیکن در طراحی بازی‌ها»
 • «زیبایی‌شناسی در بازی‌های فکری موبایل»
 • «گیم‌پلی چیست و چرا مهم است؟»
 • «چگونه مکانیک و داینامیک بازی بر تجربه بازیکن تأثیر می‌گذارد؟»
 

ارسال نظر